روزمره-1 یا فاقد اهمیت خواندن

خب این پست صرفا راجع به اتفاقای این اواخر تو زندگیمه و ارزش دیگه ای نداره (حالا مثلا پست های دیگم ارزش دیگه ای داشتن :دی)

 

1- ریجکت شدم :) راستش زیاد ناراحت نشدم. توقع قبول شدن رو هم نداشتم به هر حال. بریم که داشته باشیم برای پذیرش ارشد با فاند.

2- شروع کردم با مگوش برای جی ار ای وکب میخونم. فکر کنم باید عکس پیشرفت تو اون اپ رو هم اینجا اپلود کنم.

3- این عکس پایین وضعیت فعلی من تو دولینگو کره ای و المانیه اونم مال بعد دو سه ماه تمرین نکردنه

4- اون نمیاد. درگیر کارای خونه و دانشگاهشه

حیران ۰ ۳

cause every little thing gonna be all right

1- ارتقا گرفتم و سوپروایزر شدم! هورااااااااااااا

سوپروایزر یعنی کارشناس آموزشی و وظایفش هم تعیین سطح زبان آموزها، نظارت و آبزرو اساتید، رسیدگی به درخواست ها و مشکلات زبان آموزها و اساتید و ... هست. کلی ماجرا و دراما در راهه و فکر کنم پستای وبلاگی پر و پیمونی ازشون در میاد :) البته وسط این حجم هیجان زدگی، یه نگرانی بزرگی هم پاشو گذاشته رو گردنم. نگرانی از اینکه اگه مشکلی پیش بیاد، اگه جایی از لحاظ دانش، تجربه یا روحیه کم بیارم و کاری رو خراب کنم. واسه همین میخواستم با آهنگ خودمو دلداری و یجورایی روحیه بدم. و این آهنگ های قشنگ three little birds و brave رو از گوگل شکار کردم.

2- باورم نمیشه تقریبا سه سال پیش همین موقع ها بود که به تموم کردن زندگیم فکر میکردم. الان اونقدر حالم خوبه و شادم که همه ی اون ناراحتیا مثل یه دروغ بنظر میرسن. فکر میکنم روزهای پیش رو هم همینطورن. زمانی که فکر میکنم زندگیم بهتر از این نمیشه، یا زمانی که فکر میکنم بهتره همه چی رو تموم کنم؛ زندگی باز هم منو غافلگیر میکنه، و همینه که باعث میشه دلم میخواد ادامه بدم. کنجکاوی برای اینکه بلاخره درگیری من و زندگی به کجا ختم میشه.

3- تو یه دوره پایتون شرکت کردم و باز هم به این نتیجه رسیدم که من برای بودن تو دنیای کدها و سیستم های کامپیوتری ساخته شدم. برنامه ام اینه که به تدریج از ساعت کاری آموزشگاهم کم کنم و برم کارآموزی تا بتونم تابستون آینده از شغل جدید و خفنم تو یه جای بهتر بنویسم. فعلا پامو جای محکمی نذاشتم و نمیتونم به راحتی ریسک کنم و همین منبع درآمد هرچند کمی رو که دارم از دست بدم. البته که دوست ندارم تدریس رو برای همیشه بذارم کنار ولی خب دیگه...

4- یه آهنگ دیگه هم هست که تازه پیداش کردم و واقعا عاشقش شدم. بیاین با هم بهش گوش بدیم. prince by Madeon

5- ددلاین های تکالیف و ارائه ها دانشگاه از رگ گردن بهم نزدیکتره و فقط این دو سه روز تعطیلی تونست نمراتم رو نجات بده وگرنه حتما نمرات هر درسم از 15 به بالا نمیشد. مرسی امام.

6- این کمیته بررسی بورسیه هم میخوان رسماً ما اپلیکنت ها رو دق بدن. خب اعلام یه روز دقیق برای نتایج اینقدر سخته برادر من؟ امیدوارم تا یه هفته دیگه خبرهای خوبی رو تو این وب بنویسم ^_^ { باید یه پست هم بنویسم در باب ریجکت شدن و آسیب ها و راهکارها :) }

7- از اول ماه مِی آلمانی رو شروع کردم و کره ای رو جدی تر دارم میخونم. میخوام از این به بعد هر جمعه رکورد دولینگوم رو اینجا بذارم. البته اگه بتونم تنبل و نگران درونم رو قانع کنم که از سریال دیدن و فقط کار کردن دست بکشه.

8- مهدیه رو دیدم و حس میکنم برای یه سال شارژ شدم. کاش میتونستم بهش نشون بدم چقدر برام دوست داشتنی و باارزشه.

9- اخیرا چندتا فیلم چینی دیدم که واقعا برام دوست داشتنی بودن، بااز میام براتون راجع بهشون حرف میزنم. عجالتاَ اسمشون رو الان داشته باشین تا پست بعدی که راجع بهشون وراجی کنم.

my best summer, better days , us and them

10- سریال هاسپیتال پلی لیست و زندگی هوشمند زندانی ها رو به تازگی تموم کردم و باید بگم این ژانر اسلایس آو لایف ( شاید ترجمه شو بشه برشی از زندگی گفت) و شین پی دی واقعا دل منو بردن. heart

11- احتمالا اون تابستون میاد و نمیدونم بعد 6 سال چجوری باهاش روبرو بشم. خیلی تلاش کردم اما هنوزم ته دلم بهش حس دارم و نمیدونم چرا. امیدی به افتادن هیچ اتفاقی بینمون ندارم ولی ... حس میکنم اون تو زندگیم مثل بقیه آدما نیست و تاثیرش هنوزم رو زندگیم هست.

12- دو روز پیش مهمون داشتیم و تازه فهمیدم چقدر تحمل حرفای عادی تو دورهمی ها رو ندارم و همش میخواستم از اون جمع بیرون بزنم و خب اینکارو کردم. فکر نمیکنم شنیدن حرفاشون ارزش اینو داشته باشه که بخاطرش به آرامش روان و روحم آسیب بزنم.

حیران ۲ ۲
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان